بسمه تعالی تا قبل از سال 88 به زحماتی که عده ای برای این انقلاب کشیده و رنج برده بودند اعتماد داشتم و می گفتم این افراد زحمت کشیدن به آرمان های خودشون که پشت نمی کنن. ولی وقتی یکی مثل کروبی رو دیدم باورم شد می شه همه چیز در افراد تغییر کنه. راستش روی حرفم با یکی مثل آقای کروبی نیست با آقای هاشمیه. روزگاری بود که من نسل سومی به امید اینکه ایشون کنار رهبری هستن خیالم راحت بود. می گفتم حساب ایشون از بچه هاشون جداست . اگه فرزند بده دلیل نمی شه پدر بد باشه . جاهای مختلف هم از ایشون دفاع کردم و اجازه ندادم کسی کوچکترین توهینی به ایشون داشته باشه. می گفتم هر چی باشه زحمت کشیدن برای انقلاب. ولی حرفایی رو که امروز می خونم و از شبکه های خبری مختلف می شنوم باورم نمی شه. باورم نمی شه این حرف ها از آقای هاشمی باشه. ولی مثل اینکه باید باور کرد که ایشون هم ... راستش چند وقت پیش حرف های نوری زاده(به قول خودم .... . تو هر چی دلت می خواد رو جاش بذار و نثار وجود مزخرفش کن) رو شنیدم که می گفت باید جانشینی برای رهبری قرار داد و داشت این مسئله رو شرح و بسطش می داد. با خودم گفتم همینمون مونده بیایم ببینیم تو چی می گی و انجام بدیم! بعد از مدت کوتاهی با خبری روبرو شدم که می گفت آقای هاشمی رفسنجانی نوه ی امام خمینی (احمد خمینی) رو برای جانشینی پیشنهاد دادن . انگار که نه، واقعا داشتن در راستای هم حرف می زدن. باورش برام سخت بود. آخه چطور آقای هاشمی این فرد رو که کاراش و حرفاش برای همه مشخص شده رو پیشنهاد دادن. بابا یکی نیست بگه این فرد باشه نوه ی امام خمینی ولی واقعا صلاحیت داره؟ بعد از مدتی یکی از اساتید دانشگاه شهید بهشتی متنی رو زحمت کشیدن و برام ارسال کردن که براتون می گذارمش سلام و عرض ادبخواهش میکنم با حوصله و متانت مطالعه بفرمایید کلماتی که غربی ها و شرقی ها با این کلمات و بازی با آن ها بر جهان حکومت میکردند و میکنند. 5 تا کلمه ای که امام خمینی رحمةالله علیه در مقابل این کلمات فریب کارانه از قرآن استفاده کردند :1- امام2- امّت3- عدالت4- مستکبرین5- مستضعفین سال 1359 به یکی از اساتید یهودی _آلمانی گفته شد: "استاد! چرا رسانه های شما نمی گویند امام خمینی؟" . خنده ای کرد و گفت: "آخر ما در تحلیل هایمان برخی چیزها را متوجه شدیم!" کیفش را باز کرد و یک کتاب در آورد. ترجمه آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت: "آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم «امام» ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می شود. چون کلمه «امام» قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم «رهبر» این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما می توانیم ایشان را کنار موسلینی، استالین و هیتلر قرار دهیم. کلمه «رهبر» به نفع ما و کلمه «امام» به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد ما به ایشان می گوییم«آیت الله»، اما «امام» یک بار معنوی دارد، از طرفی ایشان آن طور میشود، امام امت اسلامی که مسلمانان دنیا را دور خودش جمع بکند." با این صراحت این را به من گفت. یک رسانه شرقی یا غربی را پیدا نمی کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم. آیا رسانه های غربی می پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60000 مارک بدهیم که یک آگهی با لفظ «امام» چاپ کنند، قبول نکردند! شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که «ولی فقیه نائب امام زمان(عج) و امام امت اسلامی» است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه مملکت ریخت به هم! امامت محوری، امت گرایی، عدالت گستری و دو قطبی مستکبرین- مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.امام خمینی ازدنیا رفتند. آقای رفسنجانی پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه ی اولین نماز جمعه ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند: یک، "ما نمی خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان بگوییم «امام»." این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب، شهید بهشتی قربانی شد برای این کلمه، قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تاکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کردند(رجوع شود به مقاله: آیا امام خمینی در مسئله ولایت فقیه چرخش داشته است؟ ، سایت تحلیلی رسانه نیوز)، آنوقت شما می گویید نمی خواهیم؟! به اسم اعزاز امام خمینی، گفتند به جانشینش نمی گوییم «امام». انگار یکی به شما بگوید چون من شما را خیلی دوست دارم، افکار شما را می خواهم با شما دفن کنم! جمله دوم ایشان این بود: "خبرگان مرجع تعیین نکرده است." یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است نه امام. وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امت» شد «ملت». یعنی عملاً سیستم ملت- رهبر انگلیسی ها را پذیرفتیم و سیستم امت- امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امت» شد «ملت»، عناصر امت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند- تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و «هموطن». اما کلمه سوم یعنی «عدالت». مهمترین کلمه ای که آقای رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری شان ابداع و به نظام اسلامی تحمیل کردند، «توسعه» بود در مقابل «عدالت». فرق عدالت و توسعه این بود که عدالت را خدا و پیغمبر و جانشینان ایشان تعریف می کنند، اما توسعه را صندوق بین المللی پول بانک جهانی و سیستمهای وابسته به صهیونیست های عالم. در عرصه بین الملل هم دو کلید واژه قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان تغییر دادند و گفتند مستکبرین فحش و توهین آمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی». خوب وقتی گفتی مستکبرین باید با آنها تعامل کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب پذیر» یعنی آدمهای بی عرضه ای که خودشان پذیرای آسیب هستند! پنج کلید واژه قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلید واژه هایی که دشمنان می خواستند.تا زمانی که کلید واژه های قرآنی امام خمینی که راس آنها امام بودن ولی فقیه است، احیا نشود، هرکاری بکنیم وصله پینه کردن است. شما هر کاری بکنید، این قدر جگرشان نمی سوزد که بگویید «امام خامنهای»! مشکلی که هست این است: همه میگویند"دیگران بگویند ما هم می گوییم!". اصولگراها می گویند "صدا و سیما شروع کند ما هم می گوییم!" صدا و سیما می گوید "ما نمی توانیم از روحانیون جلو بیافتیم!" مدیران ارشد می گویند"وقتی جوانان انقلابی نمی گویند، ما بگوییم باید هزینه بدهیم!" و ..... بعضی می گویند"نگوییم چون قبلاً کسی(حشمت الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه خوبی ندارد این کار در ذهن مردم خوب جا نیفتاده"، خوب، خوبها باید پرچمدار این کار شوند تا این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود. آیت الله العظمی سید باقر حکیم پا می شوند می روند نجف، از آنجا نامه می نویسند به «حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای» یک هفته بعد شهیدش میکنند! آن مرد بزرگ از آنجا پیغام میدهد با لفظ «امام خامنه ای». سید حسن نصرالله در سختترین شرایطی که دارد میگوید «امام خامنه ای». جوانان مسلمان لبنان، بحرین، پاکستان، افغانستان، لیبی، مصر، تونس و حتی شیعیان تحت ظلم وهابیون عربستان در آن شرایط دشوار و تحت شکنجه می گویند«امام خامنه ای» و ما در ام القرای اسلامی در کشور امام زمان(عج) نشسته ایم و نمی گوییم!!! اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می فرماید "ان عذابی لشدید". روز قیامت هم آنجا ندا داده می شود که "وقفوهم انهم مسئولون، ما لکم لا تناصرون"(صافات، 24 و 25). هی حرف را انداختند از آن طرف به این طرف. سلامتی امام خامنهای روحی له الفداء صلوات و حالا امروز تو روزنامه ی ایران دارم می خونم که ایشون شورای فقهی رو مطرح کردن و گفتن حوزه باید دموکراسی رو وارد متون درسیش بکنه که اون سازگارترین صورت حکومت در عصر جدید با اسلام است. دوستانی که نمی گم فلسفه خونده باشن و با نظرات فلاسفه آشنا باشن نه فقط اگه تاریخ فلسفه رو هم خونده باشید و در مورد افلاطون خونده باشید می بینید این آدم تو اون دوره چقدر زیبا رهبری رو درخور فرد حکیم و فرزانه می دونه. می خوام به آقای هاشمی بگم. آقای هاشمی جوونای ایران نفهم نیستن وقتی میگید دموکراسی می فهمن منظورتون چیه. چه دموکراسیی؟ حکومت مردم بر مردم ؟ چطور حکوومتی؟ با خدا یا بی خدا؟ اگه بی خداست که نمونه ش رو داریم تو تفکر غربی و جوامعی که با این تفکر پیش می رن می بینیم و اگه با خداست از پیروی از حکومت علی(علیه السلام) مگه بالاتری هم وجود داره؟؟؟؟؟؟ گفتید شورای فقهی ! حتماً بعدش این فقها رو هم شما باید تعیین کنید دیگه؟؟!!!!!!!!!! فعلا که جانشین رهبری رو پیشنهاد دادید و یه جورایی تعیین کردید. البته لازم به ذکره که تأیید هم کردید. امروز مطمئن شدم که باید دست ایشون رو هم از همه چیز این انقلاب قطع کرد و این فقط از عهده ی مردم بر میاد. و اینجاست که دموکراسی اسلامی رو می شه نشون این آقا داد.
بدون مقدمه به این 5 تا کلمه یک نگاه بیندازید:1- آزادی2- دموکراسی3- حقوق بشر4- مبارزه ی پرولتاریا با امپریالیسم5- برابری
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |