سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مقاومت الاحرار

خداشناسی فرعی بر شناخت و پیوند با شعور کیهانی
 
تکیه گاه عرفان حلقه، شعور کیهانی است و خداوند طفیل بحث از شعور کیهانی مورد اشاره قرار می‌گیرد. «همه‌ی انسان‌ها می‌توانند در هوشمندی و شعور حاکم بر جهان هستی به توافق و اشتراک نظر رسیده، پس از آزمایش و اثبات آن، به صاحب این هوشمندی که خداوند می‌باشد، برسند.» (عرفان کیهانی.ص58)
 
در این مجموعه از اصول و آموزه‌ها، ناشناختنی پنداشتن خداوند به کمک جایگزینی شعور کیهانی و کنار گذاشتن، کم‌رنگ کردن معرفت خدا و عشق به او آمده است و به این ترتیب تمام تکیه‌ی این عرفان از خداوند به شعور کیهانی که شعور هستی مادی است، منتقل و محدود می‌شود.
 
«انسان نمی‌تواند عاشق خدا شود، زیرا انسان از هیچ طریقی قادر به فهم او نیست و در حقیقت خدا عاشق انسان می‌شود و انسان معشوق می‌باشد و مشمول عشق الهی و انسان می‌تواند فقط عاشق تجلیات الاهی، یعنی مظاهر جهان هستی شود.» (عرفان کیهانی.ص124) و «تجلیات الاهی = شعور کیهانی» (عرفان کیهانی.ص63)
 
بنابراین انسان تنها می‌تواند هوشمندی هستی مادی را بشناسد و به آن عشق بورزد. این شالوده‌ی غیر الاهی که به لحاظ روشی بر روی یافتن قدرت درمانگری به عنوان راه خداشناسی تکیه می‌کند، در مقام هدف‌گذاری کاملاً از خداوند دور شده و این طور بیان می‌دارد که:
 
«درمانگری، به عنوان یک روش تجربی برای درک عرفانی موضوع کمال، در راه رسیدن به اهداف زیر مورد استفاده قرار می‌گیرد: - شناسایی و آشنایی عملی با هوشمندی حاکم بر جهان هستی (شعور الهی) – رهایی از گرفتاری در خویشتن – خدمت به خلق و انجام عبادت عملی – شناختن گنج درون و توانایی‌های ماورایی – انسان‌شناسی (به عنوان بخشی از خودشناسی) – حرکت در جهت نزدیکی به دیگران و فراهم نمودن امکان وحدت.» (عرفان کیهانی.ص106و107)
 
در این اصل از اساس‌نامه‌ی حلقه که به هدف‌گذاری مربوط می‌شود، محوریّت هوشمندی هستی مادی یا شعور کیهانی به صورت انحصار اهداف در گرایش به قدرت‌های ماورایی، استفاده‌ی عملی از قدرت هوشمندی کیهانی و نزدیکی انسان‌ها به هم بروز پیدا کرده است. نکته‌ی مهم و قابل توجه در این اهداف این است که هیچ نامی از خداوند برده نمی‌شود و قدرت شعور کیهانی نقش اصلی را در آن پیدا کرده است.
 

با این‌که این اهداف نوعی خود مداری و انسان محوری را به نمایش می‌گذارد، اما تحلیل این اهداف در بافت کلی اصول و آموزه‌های عرفان حلقه، محوریت شعور کیهانی را نشان می‌دهد. تکیه به شعور کیهانی به جای تکیه به خداوند، مبانی انسان شناسی حلقه را تحت تأثیر قرار داده است. از نظر آن‌ها انسان فراتر از وجود شخصی خود در بستر هستی مادی، شعور و انرژی کیهانی تعریف می‌شود.

 
«فرا کل نگری، نگرشی است نسبت به انسان که در آن انسان به عظمت و وسعت جهان هستی دیده می‌شود. در این دیدگاه، انسان متشکل است از کالبدهای مختلف، مبدل‌های انرژی، کانال‌های انرژی، حوزه‌های انرژی، شعور سلولی، فرکانس ملکولی و... و بی‌نهایت اجزای متشکل ناشناخته‌ی دیگر» (عرفان کیهانی.ص109)
 
در این تعریف جنبه‌های متعالی و روحانی انسان به عنوان ملاک خلیفه‌ی الاهی بر روی زمین، به هیچ وجه ملاحظه نشده و تنها بعد مادی او در قالب سلول، مولکول، کانال‌ها، فرکانس‌های انرژی و شعور سلولی مورد توجه قرار گرفته است.
 
در این مجموعه از اصول و آموزه‌ها، ناشناختنی پنداشتن خداوند به کمک جایگزینی شعور کیهانی و کنار گذاشتن، کم‌رنگ کردن معرفت خدا و عشق به او آمده است و به این ترتیب تمام تکیه‌ی این عرفان از خداوند به شعور کیهانی که شعور هستی مادی است، منتقل و محدود می‌شود.
 

نوشته شده در یکشنبه 90/1/21ساعت 9:57 صبح توسط محمدی نظرات ( ) |

خداشناسی، چگونه؟
 
پرسش دیگر این است که عرفان حلقه در جست‌وجوی خداشناسی و ارتباط با خداست و یا به شعور کیهانی سرگرم شده است؟
 
تبیینی که از خداشناسی و راه خداشناسی در عرن حلقه وجود دارد این است: «عرفان کیهانی (حلقه)، شعور الاهی را به طور نظری و عملی ثابت نموده، از این راه وجود صاحب این هوشمندی یعنی خداوند را به اثبات می‌رساند و در واقع این عرفان، منجر به خداشناسی عملی می‌گردد.» (عرفان کیهانی (حلقه).ص71، نیز انسان از منظری دیگر.ص94)
 
این تبیین از خداشناسی بسیار ناقص و در راه خداشناسی ناکام کننده است. بسیاری از مادی‌گرایان که منکر وجود خدا هستند، شعور کیهانی را می‌‌پذیرند و معتقدند که ماده خود، هوشمند است و اگر در عالم نظم و تدبیری دیده می‌شود، سرچشمه‌ای فراتر از همین عالم مادی ندارد. تئوری شعورمندی عالم در سده‌های اخیر از سوی کسانی بازتولید و مطرح شده که منبع هوشمندی فراتر از طبیعت را نفی می‌کنند و برای توجیه تدبیر و حکمتی که در جهان جاری است، به خود مختار بودن و شعورمندی ماده، معتقد شده‌اند.
 
بنابراین کسی که خداوند را نشناخته باشد، با تبیین‌هایی که در عرفان حلقه وجود دارد در خدانشناسی خود ثابت قدم می‌شود، نه این‌که به خداشناسی برسد، هر چقدر هم که شعور کیهانی در عمل بیش‌تر اثر بگذارد، در افراد بی‌ایمان به خدا، ایمان به شعور هستی مادی بیش‌تر می‌شود، نه ایمان به الله تبارک و تعالی.
 
استفاده از تعابیری مثل این‌که شعور کیهانی «یدالله» و «حبل‌الله» است، موجب معرفت خداوند، ایمان به او یا تقویت باور نمی‌شود. انسان می‌تواند با معرفت عقلانی و سپس برافروختن آتش عشق الاهی به سوی او برود. معرفت عقلانی که منطق روشن، برهان محکم و توصیف درست از اسما و صفات الاهی را می‌خواهد. شناخت، مقدمه‌ی عشق است، کسی که با قلب پاک او را بشناسد، عشق به او را تجربه خواهد کرد و عشق الاهی وجودش را فرا خواهد گرفت.
 
براهین خرد پسند و یا دست کم اقنای عقلی در مورد معرفت خداوند می‌تواند بسیاری از آشفتگی‌های ذهنی را در راه معرفت به سامان آورد، اما در عرفان حلقه از این ظرفیت استفاده نمی‌شود. زمینه‌سازی برای کشف و شهود و چشیدن عشق الاهی در هیچ یک از تعالیم عرفان عملی حلقه دیده نمی‌شود. تنها یک اتصال است که قرار است درهای معرفت را بگشاید و بدون عمل، عرفان عملی را به ارمغان آورد.
 
عرفان حلقه همه‌ی راه‌های معرفت و عشق الاهی را بسته است. نه با منطق و عقل عبودیت کاری دارد و نه از توصیف صفات الاهی چنان‌که در قرآن کریم و سایر کتاب‌های آسمانی آمده، بهره می برد. نسبت به دین‌داری و بی‌دینی، پرهیزکاری و خیانت‌کاری، پاکی و ناپاکی هم بی‌تفاوت است، (انسان از منظری دیگر. ص15، عرفان کیهانی.ص102) پس چگونه می تواند خداشناسی را محقق کند؟
 
بسیاری از مادی‌گرایان که منکر وجود خدا هستند، شعور کیهانی را می‌‌پذیرند و معتقدند که ماده خود، هوشمند است و اگر در عالم نظم و تدبیری دیده می‌شود، سرچشمه‌ای فراتر از همین عالم مادی ندارد.
 

نوشته شده در یکشنبه 90/1/21ساعت 9:56 صبح توسط محمدی نظرات ( ) |

محمودرضا قاسمی/ اتصال به شعور کیهانی
اگر شبکه‌ی شعور کیهانی را به تعبیر عرفان حلقه رحمت عام خدا، یا شعور الاهی بدانیم مشتمل بر جنبه‌های منفی و مثبت پنداشتن آن خطایی فاحش و سقوطی سخت در راه خداشناسی است؛ اساساً رحمت منفی یا شعور منفی در عالم وجود ندارد، به‌خصوص آن‌گاه که به خداوند نسبت داده می‌شود.
سایت برهان؛ اساسی‌ترین موضوع در عرفان حلقه، اتصال به حلقه‌های شبکه‌ی شعور کیهانی است. بزرگ‌ترین ارمغانی که عرفان حلقه به پیروان خود می‌بخشد و مدعی است که با این ارمغان پیروانش را در مسیر عرفان عملی قرار می‌دهد و پیش می‌برد، همین اتصالات است.
 
اما شعور کیهانی چیست؟ اتصال به آن چه معنایی دارد؟ و چگونه این اتصال افراد را در مسیر عرفان عملی قرار می‌دهد؟ این پرسش‌های اساسی برای تمامی کسانی که فرصت تأمل روی گفته و نوشته‌های عرفان حلقه را به خودشان می‌دهند، پیش می‌آید. در این مقاله‌ی کوتاه به بررسی این پرسش‌ها، پاسخ‌ها و ادعاهایی که از منابع عرفان حلقه برای آن‌ها به دست می‌آید، می‌پردازیم.
 
شعور کیهانی
 
از دیدگاه عرفان حلقه، شعور کیهانی هوشمندی نهفته در جهان مادی است. به این معنا که اگر از منظر فیزیک کوآنتوم جهان مادی به واقع انرژی است، از منظر عرفان حلقه جهان مادی از شعور آفریده شده و حقیقتاً شعور است.
 
«جهان هستی مادی از شعور آفریده شده و تمامی اجزا و ذرات آن شعور هستند.» (انسان از منظری دیگر.ص69) با این وصف شعور کیهانی حقیقتی متعالی نیست، بلکه جوهره‌ی اصلی این جهان است که تمامی جهان مادی از آن درست شده است. شعور کیهانی در حقیقت میلی درونی است که هر ذره را به رقص و حرکت وادار می‌کند؛ (انسان از منظری دیگر.ص59) و حقیقتی را که به صورت ماده به نظر ما می‌رسد، پویا می‌سازد.
 
جهان مادی اگر چه به واقع همان‌طور که می‌بینیم به نظر ما می‌رسد، اما در حقیقت شعور است و از ذرات و اجزای شعوری تشکیل شده است و عرفان حلقه می‌کوشد تا مردم را به این شعور متصل کند. از نظر حلقه این شعور همان رحمت عام خداست که تمامی موجودات را فراگرفته و اتصال با آن، راه خداشناسی است. (انسان‌از منظری دیگر ص 15تا18) با این وصف در اساس‌نامه‌ی عرفان حلقه آمده است که شعور کیهانی یا هوشمندی الاهی شامل دو شبکه‌ی منفی و مثبت است. (عرفان کیهانی (حلقه).ص93)
 
اگر شبکه‌ی شعور کیهانی را به تعبیر عرفان حلقه رحمت عام خدا بدانیم یا شعور الاهی بدانیم مشتمل بر جنبه‌های منفی و مثبت پنداشتن آن خطایی فاحش و سقوطی سخت در راه خداشناسی است. اساساً رحمت منفی یا شعور منفی در عالم وجود ندارد، به‌خصوص آن‌گاه که به خداوند نسبت داده می‌شود. قهر خداوند منفی نیست بلکه عملکرد بنده، منفی است که او را سزاوار قهر الاهی می‌سازد. قهر خداوند کاملاً مثبت است و از حکمت، قدرت و عدالت او جاری می‌شود. کسانی که از رحمت خداوند برخوردار می‌گردند منفی یا مثبت عمل می‌کنند. فرصتی که خداوند به شیطان داد، منفی نیست بلکه او و عملش با تباه کردن این فرصت منفی می‌شوند و در شقاوت خود بیش‌تر و بیش‌تر فرو می‌روند.
 
شعور منفی وجود ندارد، از دیدگاه قرآن کریم موجودات عالم یا با شعوراند و یا بی‌شعور. البته کسانی که در شمار از گروه اول نیستند، ممکن است شعور الاهی را منفی تصور کنند و متوجه نشوند که مشکل در خودشان است. زیرا به طور معمول حبّ ذات باعث می‌شود که انسان نقایص خود را نبیند و متوجه اشکالات خود نشود. اما برهان‌های قاطع و نشانه‌های روشن تأیید می‌کند که هوشمندی الاهی سراسر مثبت است و رحمت عام و خاص او سراسر خیر و روشنایی است، اما کسانی هستند که از شعور الاهی کناره می‌گیرند و از رحمت او به درستی بهره نمی‌برند، در شبکه‌ی منفی قرار می‌گیرند.
 
اگر شبکه‌ی شعور کیهانی را به تعبیر عرفان حلقه رحمت عام خدا بدانیم یا شعور الاهی بدانیم مشتمل بر جنبه‌های منفی و مثبت پنداشتن آن خطایی فاحش و سقوطی سخت در راه خداشناسی است. اساساً رحمت منفی یا شعور منفی در عالم وجود ندارد، به‌خصوص آن‌گاه که به خداوند نسبت داده می‌شود.
 

نوشته شده در یکشنبه 90/1/21ساعت 9:55 صبح توسط محمدی نظرات ( ) |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت